باز هـــــم خیال تو
مـــــــــرا
“برداشـــــت”
کجا میبرد نمیدانــــــــــــــــــــــــــم!
زمانی بود که گمان می کردم که به نهایت درد رسیده ام
اما نه! از آن دورتر هم می شود رفت.
دلــم مـی خواهد بروم یك گوشه بنشینم
یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت...!
دستهای من نمی تواند
تنهــا بودن قــدرتی مــی خــواهــد
و ایـن قــدرت را کســی داد بـه مـن
کـه روزی مـی گفت:
هیچوقت تنهــــایـت نمــی گــذارم !!
عشق
ϰ-†нêmê§ |